ای کاش بماند
ای کاش دگر حرفی از رفتن نزند و بخاطر من هم که شده بماند
درست است کمی دل سنگم وَلی آن همان کسی است که مرا بین این همه میفهمد .درکش بالاست!
میفهمد که چه موقع به چه حرف هایی احتیاج دارم یا کِی بی حوصله ام
حال خوب و بد مرا پیدا میکند همین چیز هاست که مارا به انسان ها جذب میکند دیگر! نه؟
مستقیم به او زل نزدم و بگویم که حسی به تو دارم ولی اون با رفتارم تشخیص داد
این حس از بسیار حرف های کوچک شروع شد و تا الان ادامه یافت
ولی با یک تنلگر سریع و ریز این حس کوچک به حس بزرگی تبدیل شد اون تنلگر جمله ی "مراقب خودت باش" بود.
خیلی خوب است.وقتی بفهمی برای یک نفر مهمی!
مشعل دلت خاموش شده باشد و او برای باز گرداندن شعله هایش اقدام کند حالت تغییر میکند دگر ! مگر نه؟
آنقدر حرف ناگفته با اون دارم که قابل شمارش نیستند ولیولی بقول خودش وقت رفتنش است لعنتی!!
نمیداند که اگر برود دل من هم توی جیبش میبرد اشتباه نکنید! او را نیده بلکه دل من است که دنبالش راه میرود حتی تا فضا!
بهت بگوید"خندت برایم مهم است اصلا هرچه تو بگی فقط بخند. خنده ات انقدر به چشم میآید که هوش و حواس را از دور و بر میبرم"
واقعا به ماندنش التماس نمیکنید؟ شاید جوابتان نه باشد ولی کار من دگر از این چیزها گذشته
ای کاش بخاطر من هم که شده بماند :)
درباره این سایت